مدح و ولادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
بیش از هر چیز عاشق، سوختن را از بر است بال نه، حیثیت پـروانهها خاکـستر است حاء و سین و یاء و نون تسکین غمهای پدر حاء و سین و یاء و نون رمز دعای مادر است عاشقان گویند مرهم، عاقلان گویند اشک این که هم اشک است و هم مرهم گمانم گوهر است گرچه از ما نیست یک تن چون علی گندابیاش روضهخوان منبر بخواهد شانۀ ما منبر است تا سلام من رسد از دور، فطرس را خرید از همان بدو ولادت هم به فکر نوکر است کربلایی را بنا کرده که کارش کیمیاست تا به خود میآید آنجا سنگ، میبیند زر است صحن، "باب الرأس" دارد، جز حسین بن علی صحن و دربار کدامین شاه نام در "سر" است؟ رفت اسماعیل بیهاجر به قربانگاه خود لحـظۀ ذبح پـسر مـادر نیـاید بهتر است |